سلام‌ صبح من با پیاده روی آغازشد. کمی آب میوه خوردم و حرکت کردم. موبایل هم نبردم روز قبل سگی اومد طرفم و هنزفری مو به فنا داد. مث آدم روی دوپا بلند شد و صورتشو به صورتم مالید جلوتر از یه مغازه دار خواهش کردم آب ریخت رو دستم و دستو صورتمو شستم رفتم .تا مصدق .پونه برا مادر چیدم. و بردم بهش دادم. چقد پیاده روی خوبه .خیس عرق شدم. دلتنگ یار نادیده مم که همه جا باهامه. و این همراهی ش رو خیلی دوس دارم. پیاده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نگاه به زیبایی آموزش سئو سایت بمب چت ، چت بمب ، بمب چتروم ، بمب گپ ، گپ بمب ، bombchatroom رمان ایرانی تک نویس نقد چین